پیمانه

پیمانه

فرهنگی اجتماعی
پیمانه

پیمانه

فرهنگی اجتماعی

شهید داوود مؤذن


شهید داوود مؤذن " فرزند غلامرضا روز بیست و سوم تیرماه 1363 درخراسان جنوبی شهرستان بیرجند روستای ساقی متولد شد. پدرش می‌گوید: داوود پسر پرتحرک و چابکی بود. روحیه پرسشگر و کنجکاوی داشت همیشه از من سؤال می‌کرد. پدر شما برای چه به جبهه رفته بودید؟ چرا جنگ بر ما تحمیل شد؟ من هم به‌عنوان کسی که آن زمان را درک کرده بودم و جانباز شده بودم با صبر و حوصله برایش توضیح می‌دادم. داوود به کار نظامی علاقه زیادی داشت. عاشق نظم و انضباط بود. هر وقت دل‌تنگ می‌شد به مزار شهدا می‌رفت. باروحیه انقلابی بزرگ شد. در مقابل کسانی که علیه نظام اسلامی ایران جبهه می‌گرفتند؛ می‌ایستاد. از همان کودکی در مسجد حضرت ابوالفضل رحیم‌آباد حضور فعالی داشت. اکثر اوقات در نماز جماعت به‌عنوان مکبر می‌ایستاد. در برنامه و مناسبت‌های مسجد فعالیت داشت. خدمت سربازی‌اش را در تربت‌حیدریه تمام کرد. سپس به استخدام ارتش درآمد. دوره آموزشی را در پادگان صفر 2 تهران به اتمام رساند و در لشکر 88 زرهی سیستان و بلوچستان رسته مخابرات مشغول به خدمت شد. اولین حقوقی که دریافت کرد به من داد و گفت: پدرم! این اولین حقوق من است. آن را نذر امام‌زاده تاج‌الدین علی کرده‌ام آن را به‌عنوان تبرک به آنجا هدیه کنید. دوستانش تعریف می‌کنند. بعد از رزمایش بزرگی که در منطقه برگزار شد. با توجه به اینکه جزو گردان مخابرات بودیم وسایل مخابراتی رزمایش را جمع کردیم داوود بالای کامیون رفت و تمام وسایل را جمع کرد و از پشت کامیون پایین پرید تا سوار شود اما دریک لحظه کامیون به عقب رفت و متأسفانه از روی سینه‌اش رد شد. سریع به بیمارستان منتقل می‌شود و این‌چنین در تاریخ 25 تیرماه 1384 در حین انجام مأموریت به فیض شهادت می‌رسد.


تحقیق و پژوهش: علیرضا کمیلی

شهید عید محمد نجاری


عید محمد نجاری متولد هشتم خرداد 1347 د ر خراسان جنوبی شهرستان بیرجندروستای ساقی است که درششم اسفند 1362 در عملیات خیبر جزایر مجنون به فیض شهادت نائل شد. او در بخشی از وصیت‌نامه‌اش این‌چنین می‌نویسد: پیامبر اکرم می‌فرمایند: بهترین مرگ شهادت درراه خدا است. پدر و مادر! برای شهادتم گریه نکنید لباس سیاه نپوشید و خوشحال باشید که خدای بزرگ چنین فرزندی را به شما عنایت کرده تا درراه خدا به شهادت برسد. اگر ناراحتتان کرده‌ام مرا ببخشید باخدای خویش راز و نیاز کنید باکسی جنگ و جدال نکنید و باهم مهربان باشید از دستورات خداوند سرپیچی نکنید همیشه دعاگوی رزمندگان باشید برای پیروزی اسلام دعا کنید مبلغ 25 تومان به آقای ... بدهکارم و مبلغ ۲۰ تومان دیگر به آقای... بدهکارم قرضم را ادا کنید و آن مبالغ را به صاحبانش برگردانید چنانچه نتوانستید لباس‌هایم را بفروشید و قرض مرا ادا کنید و به همه اعلام کنید چنانچه کسی از من طلبی دارد به آن‌ها بپردازید. خواهرم افروز به درسش ادامه بدهد و خودش را به سلاح ایمان مجهز نماید و در نماز جمعه و کارهای اسلام شرکت کنید.

شهید مهدی الهی


  مهدی الهی فرزند حبیب‌الله به تاریخ 3/3/1343 در خراسان جنوبی شهرستان بیرجند  روستای ساقی  پا به عرصه وجود نهاد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند. از همان اوان کودکی، علاقه شدیدی به کتاب و درس داشت. به همین جهت برای ادامه تحصیل به شهر بیرجند عزیمت نمود. قرآن خواندن را در مکتب‌خانه روستا فراگرفته بود و با صوت زیبا قرآن می‌خواند، به‌طوری‌که نظر همه به سویش جلب می‌شد. دوران تحصیلاتش در بیرجند، مصادف با روزهای اوج‌گیری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) بود. مهدی فعالانه در راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت داشت. در اوقات فراغت برای کمک در امر کشاورزی به روستا می‌رفت و مردم را به حرکت‌های انقلابی تشویق می‌کرد. در سال دوم دبیرستان درس می‌خواند که جنگ تحمیلی آغاز شد. او درس را رها کرد و به روستا رفت تا با اجازه پدر به کمک رزمندگان اسلام بشتابد؛ اما پدر که خود عازم جبهه بود، پسرش را به ماندن ترغیب نمود. او عاشقانه برای حفظ و پاسداری از ارزش‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی در بسیج به فعالیت پرداخت و شب تا صبح نگهبانی می‌داد. پس از بازگشت پدر از جبهه، مهدی از طریق بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داوطلبانه عازم جبهه‌های جنگ تحمیلی شد. او در ادامه چند بار دیگر نیز در جبهه‌ها حضور پیدا کرد. سرانجام در تاریخ 13/8/1361 با عنوان سمت تخریبچی در عملیات مسلم ابن عقیل شرکت کرد و در منطقه سو مار براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر پاک شهید پس از تشییع در شهرستان بیرجند، به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.


تحقیق و پژوهش: علیرضا کمیلی