پیمانه ////                                                زخط یار بیاموز مهر با رخ خوب//که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن
پیمانه ////                                                زخط یار بیاموز مهر با رخ خوب//که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن

پیمانه //// زخط یار بیاموز مهر با رخ خوب//که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن

فرهنگی اجتماعی

حضرت علی اضغر

کسی که به مقام بندگی خدا می رسد به راحتی بزرگترین مصیبتها را تحمل می کند ، همه چیزش را فدای بندگی می کند، بچه هاش، برادرش، خواهرش و تمام زندگیش فدا می کند، فرزند شیر خواره اش را در اوج غربت فدای عبودیت می کند، شما ببینید شنیدن کشته شدن طفل شش ماهه برای کسی که حتی هیچ نسبتی با این طفل ندارد سخت است و جانسوز چه برسد به کسی که، به پدری که بر روی دست خود گلوی پاره پارة فرزند شیر خواره اش را ببینددر محضر مرحوم میرزای قمی ذکر مصیبت حضرت علی اصغر(ع) خوانده شد نقل شده ایشان با صیحه ای بیهوش شدند وقتی به هوش آمدند فرمودند: در مقابل من مصیبت علی اصغر را نخوانید ، آنقدر جانسوز است که طاقت شنیدنش را ندارم.   

 السلام علی علی الکبیر،  السلام علی الرضیع الصغیر السلام علیک یا ابا عبدالله، السلام علی المحتسب الصابر، السلام علی المظلوم بلا ناصر،

من کودکی شهیدم و در خون شناورم              نشکفته گل ز گلشن زهرا و حیدرم.

امشب بیا بریم در خانة باب الحوائج ششماهه کربلا ، به خدا اینها کوچک و بزرگ ندارند ، زن و مرد ندارند ، دختر و پسر ندارند ، همه شان در خانه خدا آبرو دارند ، همه شان باب الحوائج اند. امشب بگو خدا به آبروی گلوی پاره پارة علی اصغر ابی عبدالله

مقدمه

 من کودکی شهیدم و در خون شناورم            نشکفته گل ز گلشن زهرا و حیدرم.

بر روی دست باب چنان دست و پا زدم         تا عرش حق لرزه بیفتد ز پرپرم.

دیدم که باب تشنه لبم بی معین ویار             یاری نموده ام پدرم را به پیکرم.

دیدم عدو گلوی مرا می کند نشان              لبخند تشنگی به لب آمد زداورم.

مردم ببینید ابی عبدالله گویا زره را از تن بیرون آورد عبا به دوش انداخت. کلاه خود را برداشت عمامه به سر گذاشت. شمشیر را باز کرد اما چیزی زیر عبا گرفته ، بعضی ها خیال کردند قرآن است و می خواهد با مردم اتمام حجت کند. وقتی در مقابل دشمن ایستاد ناگهان ببینند طفل شیر خواره از زیر عبا آورد و روی دست بلند کرد و جملاتی فرمود:  الا ترون کیف یتلظّی عطشا.

آیا می بینید چگونه تلظی می کند؟ تلظی عرب به آن وقتی می گوید که ماهی را از آب می گیرند و در کنار ساحل می اندازند این ماهی آنقدرلب و دهان باز و بسته می کند تا از تشنگی جان می دهد. گویا ابی عبدالله فرمود: نگاه کنید ببینید طفل من از تشنگی لب و دهان خود را باز و بسته می کند اگر به او آب ندهید جان می دهد! آیا جواب دادند؟ ناگهان سیدالشهدا ببیند فذبحه من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید ، گوش تا گوش علی پاره شد. من در کنار آبّ روان منتظر به آب                      نا گه که تیر حرمله آمد به پیکرم.                                                   

پرورش مرثیه ،اوج مرثیه ،

بر حال من امام زمان گریه می کند                      آن منتقم به خون من و هم برادرم.

هر کجا نشسته ای سه مرتبه صدا بزن:                   یا حسین ، یا حسین ، یا حسین                             

منبع

اشعار: از کتابی نقل نشده است.مرثیه: بخشی از آن از نفس المهموم (ترجمه) در کربلا چه گذشت. ص442 به نقل از تذکره الخواص ص227     و روضه الشهدا ص426 و مقتل چهارده معصوم ج2 ص170 به نقل از تذکره ص227 و ینابیع الموده ص 415   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد