پیمانه ////                                                زخط یار بیاموز مهر با رخ خوب//که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن
پیمانه ////                                                زخط یار بیاموز مهر با رخ خوب//که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن

پیمانه //// زخط یار بیاموز مهر با رخ خوب//که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن

فرهنگی اجتماعی

نگرشی کوتاه به فرهنگ ازدواج شبه جزیرة عربی در عصر رسول خدا (ص)واهداف و حکمت ازدواجهای پیامبر

نگرشی کوتاه به فرهنگ ازدواج شبه جزیرة عربی در عصر رسول خدا (ص)واهداف و حکمت ازدواجهای پیامبر

 

 در زمان پیامبر (ص) فرهنگ ازدواج مردم آن سرزمین، ویژگی های خاصی داشت که در ضمن چند نکته بیان می شود:

1- چادرنشینی، وضع اقتصادی بسیار بد و اسفناک، محرومیت از امکانات طبیعی از یک سو و تمرکز ثروت منطقه در دست برخی از سران مشرک مکه و طائف، و نیز یهودیان مدینه و اطراف آن، وضع را بر مردم آن سامان بسیار مشکل کرده بود.

2-قتل، غارت، جنگ و خون ریزی در آن محیط امری معمول و متداول بود.

3- آنان به دلیل فقر مادی و دست و پاگیری دختران در محیطی که همیشه آتش جنگ برافروخته بود و نیز به جهت اسیر شدن آنان به دست دشمنان در جنگ، و به فحشا کشیده شدن و دست بدست شدن، به دختر علاقه ای نداشتند و برخی نیز آن ها را زنده به گور می کردند.

4- با وجود وضعیت ناگوار اقتصادی، گزینش همسر نوعی کمک به خانوادة دختر و یا زن محسوب می شد. به همین دلیل، مشرکان قریش، در مسیر مبارزة اقتصادی پیامبر(ص)، شوهران دختران آن حضرت را تشویق می کردند که همسران خود را طلاق دهند و آنان را به خانة پیامبر(ص) بفرستد تا به این وسیله، مشکل اقتصادی پیامبر (ص) بیشتر شود.

آنان به «ابوالعاص» خواهرزادة خدیجه، و «عتبه بن ابی لهب» مراجعه کردند و از آن ها خواستند که همسران خود را طلاق دختران آن حضرت، بر او مشکل درست کنند. زنان خود را طلاق دهند تا دختران پیامبر(ص) به خانه پدری بروند و نفقه آنان برگردن پیامبر(ص) بیفتد. «ابوالعاص» همسر «زینب» این خواست آنان را نپذیرفت، ولی «عتبة بن ابی لهب» با این شرط که دختر «سعید بن عاص» را به عقد وی درآورند، پذیرفت. «رقیه» دختر رسول خدا (ص) را طلاق داد تا مشکلی بر مشکلات پیامبر(ص) بیفزاید

5-  در این محیط محدودیت سنی برای ازدواج وجود نداشت. چه بسا مردی بزرگسال بادختری که به مراتب از وی کوچک تر بود، ازدواج می کرد.

6- در این محیط، زن بیوه اگر شوهر نمی کرد، زشت تلقی می شد، به مجرد آن که شوهرش می مرد یا از وی طلاق می گرفت و عدة وفات یا طلاقش سپری می شد، شوهری دیگر انتخاب می کرد؛ همانند اسماء بنت عمیس که اول همسر جعفربن ابی طالب و بعد از شهادت وی همسر ابوبکر و پس از درگذشت وی، به همسری علی بن ابیطالب (ع) درآمد.

7- ازدواج مهم ترین عامل وحدت و پیوند بین قبایل به شمار می آمد. با پیوند ازدواج بسیاری از درگیری ها فروکش می کرد.

با توجه به آن چه ذکر شد، چند همسرداری (چند زن برای یک مرد) امری معمول و پسندیده و عاملی برای رفع مشکلات اجتماعی آنان محسوب می شد. این کار هم موجب تقویت و تحکیم مودت بین قبایل و جلوگیری از جنگ و خونریزی می شد و هم مشکل عدم تساوی بین تعداد نفرات زن و مرد و بی سرپرست شدن زنان و یتیمان که بر اثر جنگ و خونریزی به وجود می آمد، رفع می شد 

نکاتی چند درباره ازدواج پیامبر(ص)

• پیامبر(ص) تا سن پنجاه یا پنجاه و سه سالگی غیر از «خدیجه»، همسر دیگری برنگزید.

• همه زنان پیامبر (ص) به جز عایشه بیوه بودند.

• پیش از آن که با پیامبر (ص) ازدواج کنند، یک یا چند بار ازدواج نموده بودند.

• پیامبر(ص) با قبایل انصار ازدواج نکرد.

• همه زنان پیامبر(ص) پس از خدیجه به فاصله بین هجرت تا فتح مکه به عقد پیامبر درآمدند.

• همة زنان آن حضرت پیش از آن که حکم حرمت ازدواج به بیش از چهار زن نازل شود، به عقد پیامبر(ص) درآمده بودند. آیه مربوط به حرمت بیش از چهار زن، در اواخر سال هشتم هجری در مدینه نازل شد و حضرت، پیش از این تاریخ همسران خویش را به عقد خود درآورده بود و پس از این هم خداوند به پیامبرش دستور داد که اجازه ندارد زنانش را طلاق دهد و به جای آنان زنان دیگری برگزیند.

 

آیا ازدواجهای پیامبر جنبه ارضای نفسانی و خوش گذرانی داشته است ؟!!!

خیر ،به چند دلیل :

1- اگر پیامبر(ص) در پی ارضای غرایز نفسانی بود، می باید در سنین جوانی به این کار مبادرت می کرد؛ این غریزه از آغاز بلوغ خودنمایی می کند و کم کم قوی تر می شود و از سن سی و پنج یا چهل سالگی رو به کاهش می نهد، در حالی که پیامبر اسلام (ص) تا سن بیست و پنج سالگی همسری انتخاب نکرد و پس از آن نیز با زنی که در گذشته دوبار شوهر کرده بود، و از آن دو فرزندانی داشت و پانزده سال از وی بزرگ تر بود، ازدواج کرد و تا آخرین لحظه عمر این همسر، حدود بیست و پنج سال با وی زندگی نمود، بدون آن که با زن دیگری رابطه زناشویی برقرار سازد و تا سن پنجاه و سه سالگی، جز یک همسر نداشت؛ این در شرایطی بود که تعدد زوجات در آن محیط امری عادی محسوب می شد.

 

2-پیامبر (ص) در دورة جوانی، همة آن چه موجب جلب توجه زنان می شود مانند زیبایی، شخصیت فامیلی، شهرت و ... دارا بود. با این همه حضرت در پی کام گیری از زنان نبود و در طول زندگی خویش عفیف و پاکدامن بود. این پاکدامنی و اکتفا به زنی بیوه و بزرگسال در عهد جوانی، با واژه هایی چون زن بارگی و... ناسازگار است.

علاوه بر این، اگر رسول گرامی اسلام (ص) در این باره کوچک ترین ضعفی می داشت، دشمنان آن حضرت برای ضربه زدن به وی، از توسل به آن فرو گذار نمی کردند. پاکدامنی و خویشتن داری پیامبر(ص) به اندازه ای آشکار بود که حتی دشمنان نیز به خود اجازه نمی دادند تا ایشان را به خلاف آن متهم نمایند.

3- اگر آن حضرت،( نعوذ بالله) زنباره بود، باید جهت گیری وی در گزینش همسر رنگ رخسارة آنان می بود و با زیباترین دوشیزگان که در اوان جوانی به سر می بردند، ازدواج می کرد، نه زنان بیوه و یتیم دار. همة زنان پیامبر(ص) ـ به جز «عایشه» ـ بیوه بودند و برخی چون ام سلمه به دلیل بزرگسالی علاقه ای به ازدواج و شوهرداری نداشت. براساس گزاراش های تاریخی، آن حضرت در حالی با «ام سلمه» ازدواج نمود که وی پیرزن بود که به ازدواج رغبتی نداشت و از شوهر درگذشتة خویش فرزند یا فرزندانی داشت. نیز آن حضرت با زینب بنت جحش پنجاه ساله یا با میمونه پنجاه و یک ساله ازدواج نمود.

4- ماهیت زندگی کسانی که با انگیزة ارضای غرایز حیوانی و کامیابی از زنان به ازدواج های متعدد رومی آوردند، این است که به زرق و برق و تجملات و زینت زنان و رفاه و مانند آن رو می آورند، در حالی که سیرة و روش زندگی رسول خدا(ص) خلاف این است. پیامبر(ص) در برابر درخواست همسران خویش درباره زرق و برق زندگی و زینت زنان، نرمشی از خود نشان نمی داد. و آنان را بین ادامه زندگی ساده با پیامبر (ص) و طلاق مخیر می کرد.

علامه سید محمد حسین طباطبایی در این باره می نویسد: «داستان تعدد زوجات پیغمبر(ص) را نمی توان بر زن دوستی و شیفتگی آن حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود؛ چه آن که برنامة ازدواج آن حضرت در آغاز زندگی که تنها به خدیجه اکتفا نمود و هم چنین در پایان زندگی که اصولاً ازدواج بر او حرام شد، با بهتان زن دوستی آن حضرت منافات دارد».

5- دو نفر از زنان پیامبر(ص) کنیز بودند؛ اگر هدف پیامبر از ازدواج، لذت بردن بود، لذت بودن از این دو کنیز بدون ازدواج نیز ممکن بود؛ با این تحلیل ازدواج بی فایده بود.

بنابر آن چه ذکر شد، در تفسیر و تحلیل ازدواج های پیامبر اسلام(ص) جایی برای شهوت گرایی و میل به خوش گذرانی وجود ندارد.

اهداف و حکمت ازدواجهای پیامبر

1.     اهداف سیاسی ـ تبلیغی

از جمله اهداف ازدواج های پیامبر (ص)، کسب قدرت سیاسی و اجتماعی برای تبلیغ، رشد و گسترش اسلام است.

آن حضرت به دلیل تحصیل موقعیتهای بهتر اجتماعی و سیاسی، و پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از کارشکنی های آنان و حفظ سیاست داخلی و ایجاد زمینة مساعد برای مسلمان شدن قبایل عرب، به برخی از این ازدواج ها روی آورد؛ در راستای این اهداف با عایشه دختر ابوبکر از قبیله تیم، حفصه دختر عمر از قبیله عدی، ام حبیبه دختر ابوسفیان از بنی امیه، ام سلمه از بنی مخزوم، سوده از بنی اسد، میمونه از بنی هلال و صفیه از بنی اسراییل پیوند زناشویی برقرار کرد. پیوند ازدواج مهم ترین پیوند اجتماعی به ویژه در محیط و فرهنگ عرب جاهلی بود.

در آن محیط که جنگ و خون ریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه ـ به تعبیر «ابن خلدون» ـ جنگ، خون ریزی و غارتگری خصلت ثانوی آنان شده بود، پیوند ازدواج بازدارنده از جنگ ها، کارشکنی ها و عامل وحدت و الفت بود. به همین دلیل می بینیم که آن حضرت با قبایل بزرگ قریش، به ویژه با برخی قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (ص) دشمن بودند، همانند بنی امیه و بنی اسراییل ازدواج می کند. اما با قبایل انصار که خطر این دشمنی وجود نداشت ازدواج نمی کند.

پیامبر(ص) با قبایل مختلف پیوند خویشاوندی برقرار می کند، به این ترتیب اتحاد و الفت میان قبایل و پیامبر(ص) بیشتر، و دشمنی و کارشکنی آنان نسبت به مسلمانان و دعوت پیامبر(ص) کمتر گردد.

اعراب جاهلی با همه تعصب و لجاجت، خصلتی جوانمردانه داشتند. وقتی در برابر بت سوگند می خوردند، به آن عمل می کردند؛ اگر به کسی پناه می دادند، با همة قبیله از او دفاع می کردند. آنان جنگ با دوکس را ننگ می دانستند؛ جنگ با هم قبیله و فامیل. به این ترتیب پیامبر(ص) با چند قبیله بزرگ فامیل شد و از این راه توانست بررشد و گسترش اسلام بیفزاید.

2. هدف تربیتی

رسول خاتم (ص) حمایت از محرومان و واماندگان را از اصول آیین نجات بخش خویش قرار داد. آیه های قرآن به گونه های مختلف مردم را به حمایت از واماندگان، محرومان و یتیمان فرا می خواند و رسول اکرم هم در فرصت های مناسب مردم را به این کار خدا پسندانه تشویق می نمود و در عمل برای مردان بیچاره و وامانده در کنار مسجد صفه را بنا نهاد و حدود هشتاد نفر از آنان را در اینجا سکنی داد. اما دربارة زنان با توجه به موقعیت آنان، این گونه راه حل ها برای رهایی آنان از مشکلات پسندیده نبود، رسول خدا(ص) برای زنان راه حل دیگری در نظر گرفت؛ آن حضرت از فرهنگ آنان و راه حل چند همسرداری که بازتاب شرایط اجتماعی این منطقه بود، بهره جست و مردان مسلمان را تشویق نمود که زنان بی سرپرست و دارای یتیم را به فراخور حالشان، با پیوند زناشویی به خانه های خویش ببرند تا آنان و یتیمانشان از رنج بی سرپرستی و تنهایی و فقر مالی و عقده های روانی رهایی یابند.

رسول خدا (ص) تنها با زبان و گفتار مسلمانان را به این امر خدا پسندانه تشویق ننمود، بلکه در عمل نیز به تشویق مسلمانان اقدام نمود و خود در نگهداری از یتیمان و بیچارگان پیشگام شد و زنان بیوه و بی سرپرست و یتیم دار را با پیوند زناشویی به خانة خویش برد و در این کار برای دیگران الگوی پسندیده ای شد.

این بهترین راه برای حل مشکل زنان محسوب می شد؛ چرا که زنان مؤمن بی سرپرست به حکم شرع مقدس اسلام، نمی توانستند به نکاح مردان کافر در آیند. و همچنین ماندن پیش خانوادة خود که کافر بودند، به مصلحت نبود.

آری با دقت و تامل در فرهنگ آن عصر و ارزشهای اسلامی، پیامبر(ص) بهترین راه حل ممکن را برگزید؛ در حالی که دشمنان پیامبر (ص) به رهبری ابوسفیان، تلاش می کردند با طلاق دادن دختران رسول خدا (ص) مشکل اقتصادی پیامبر(ص) را بیشتر کنند، رسول خدا(ص) دختر بیوه ابوسفیان را به خانة خویش برد.

3. رهایی کنیزان

اسلام با برنامه ریزی دقیق و مرحله به مرحله، در جهت آزادی اسیران گام نهاد. رسول خدا(ص) از شیوه های خوب و متعدد برای آزادی اسیران استفاده کرد که ازدواج از جملة آن است. جویریه و صفیه کنیز بودند و پیامبر این دو را آزاد کرد؛ سپس با این دو ازدواج نمود ـ تا به این وسیله مسلمانان بیاموزد که می توان با کنیز ازدواج نمود؛ اول او را آزاد کرد سپس شریک زندگی خویش قرار داد. در ازدواج پیامبر با جویریه بسیاری از کنیزان آزاد شدند.

جویریه در غزوه بنی مصطلق اسیر شده بود و در سهم غنیمتی رسول خدا (ص) قرار گرفت. آن حضرت وی را آزاد و سپس با وی ازدواج نمود. این کار حضرت به الگویی برای یاران و صحابه تبدیل شد و آنان تمامی اسیران غزوه بنی مصطلق را که حدود دویست نفر بودند، آزاد کردند.

بنابراین، یکی از حکمت های ازدواج های متعدد پیامبر (ص) آزادی کنیزان بود. پیامبر(ص) با این کار به مسلمانان یاد داد که می توان کنیز را آزاد و سپس با وی ازدواج کرد.

5-. نجات زن و جلوگیری از غلتیدن وی در دامن بستگان مشرک و کافر

برخی زنانی که مسلمان بودند، به دلیل مرگ، شهادت یا ارتداد شوهران بی سرپرست می شدند و زندگی برای آنان بسیار مشکل بود و در وضع بسیار آشفته ای به سر می بردند، همانند ام حبیبه دختر ابوسفیان. رسول خدا(ص) وقتی از مشکل وی با خبر شد، با وساطت نجاشی پادشاه حبشه با وی ازدواج کرد و در حالی که مهریه دیگر زنان پیامبر چهارصد درهم مقرر شده بود، مهریة ام حبیبه را چهار صد دینار، یعنی ده برابر مهریه دیگر زنان قرار داد که این خود نشان می دهد که پبامبر (ص) می خواست با این ازدواج وی را نجات بدهد و از غلتیدن وی به دامن بستگان مشرک و کافر جلوگیری کند و از شدت نگرانی وی، از مصیبت های رسیده بکاهد.

6- طرد سنتی از سنت های غلط جاهلی

در اسلام پسرخوانده حکم پسر واقعی را نداردو زن پسرخوانده بر مرد محرم نیست، در حالی که در جاهلیت احکام پسر واقعی را به پسر خوانده سرایت می دادند و زن وی بر مرد محرم بود، اسلام این حکم را باطل کرد.

رسول خدا (ص) به دستور خداوند سبحان با زینب بنت جحش، همسر مطلقة زید بن حارثه پسر خواندة خود، ازدواج کرد تا مسلمانان به روشنی تمام بدانند که این حکم جاهلی باطل اعلام شده است؛ چه بسا ممکن بود که اگر این ازدواج رخ نمی داد، زیدبن حارثه بعد از رحلت پیامبر(ص) به عنوان پسر پیامبر (ص) مطرح می شد و مسیر وراثت، امامت و خاندان پیامبر تغییر می کرد. ممکن بود که به زید بگویند تو وارث رسول خدا هستی و تو باید خلیفة مسلمانان بشوی یا خلافت حق تو است وبه هر کس می خواهی محول کن ویا... . از جمله فواید این ازدواج، افزون بر جلوگیری از خطر احتمالی مذکور این است که دو حکم و سنت جاهلی را باطل کرد؛ یکی حرمت ازدواج با همسر مطلقة پسرخوانده و دیگری سنت زشت شمردن ازدواج با همسر مطلقه یک غلام آزاد شده.

به طور خلاصه اهداف والای  ازدواج های پیامبر:

1ـ ازدواج با خدیجه به دلیل آینده، ایمان و فداکاری خدیجه و بهترین ثمره، این پیوند وجود اطهر صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) و بقای نسل آن حضرت از این طریق بود.

2ـ ازدواج با سوده دختر زمعه به دلیل رفع پریشانی و نجات وی از افتادن در دامن قبیله کافر، حفظ ایمان و رهایی از آزار خانواده مشرک.

3ـ ازدواج با عایشه به دلیل جلب توجه ابی بکر و تحکیم روابط با قبیله بزرگ تیم.

4ـ ازدواج با حفصه به دلیل وصلت با قبیله بزرگ عدی و رفع نگرانی عمر برای بی سرپرستی دخترش حفصه.

5ـ با زینب بنت خزیمه ، برای حفظ آبرو و مفتخر شدن وی به مقام ام المومنین؛ چرا که وی از زنان نیکوکار بود، به همین دلیل در جاهلیت وی را ام المساکین (مادر مسکینان). لقب داده بودند.

6ـ ازدواج با ام سلمه به منظور جبران زحمتهای وی و رفع نگرانی و سرپرستی از یتیمان او.

7ـ با زینب بنت ججش، به دلیل طرد و باطل کردن حکمی از احکام نادرست جاهلی، درباره زنان پسرخوانده.

8ـ با جویریه به دلیل تحکیم مبانی اسلام در قبیله بنی مصطلق، آزادی اسیران جنگی به صورت داوطلبانه و تعلیم این روش که می شود کنیز را آزاد کرد و سپس با وی ازدواج نمود.

9ـ با ام حبیبه دختر ابوسفیان، به جهت رفع پریشانی، سرپرستی و جلوگیری از غلتیدن وی در دامن خانواده مشرک و دشمن با مسلمانان و نیز هدف سیاسی کاستن از دشمنی آنان با مسلمانان.

10ـ هدف از ازدواج با صفیه به منظور نجات زن، وصلت با بنی اسراییل، تعلیم این روش که می توان کنیز را آزاد کرد و با وی ازدواج نمود و به گفتة رشید رضا، حکمت عمومی ازدواج های آن حضرت، براساس مصالح و حکمت هایی بود که در انجام ماموریت الهی به آنها نیازمند بود و اگر هدف عیش و نوش و شهوت رانی بود، همانند ملوک و سلاطین امرای جهان، به جای این همه زنان سالخورده و بیوه، از دختران دلربا و زیباروی اختیار می کرد.

نسبت های ناروا به پیامبر (ص) درباره ازدواج های آن حضرت

برخی از خرده گیران از نسبت های ناروا فروگذار نکردند و ضمن خرده گیری، انگیزه های دیگری برای ازدواج های آن حضرت برشمردند.

گوستاولوبون فرانسوی، شرق شناس نامدار در این باره می نویسد: «تنها چیزی که موجب انتقاد از این پیامبر بی نظیر شده است، علاقة او به زنان بود؛ با این که تا سن پنجاه سالگی به همان زن نخستین خود (خدیجه) اکتفا کرده بود، ولی این علاقه در سنین آخر زندگی او آشکار شد، و آن جناب علاقه ای که به زنان داشت، هیچ گاه پوشیده نمی داشت، زیرا از سخنان او است که می فرماید: از دنیای شما سه چیز را دوست دارم، بوی خوش، زنان و نماز که نور چشم من است.

محمد به سن زنانی که می گرفت، اهمیتی نمی داد، زیرا عایشة ده ساله را به همسری گرفت و با میمونه که پنجاه و یک ساله بود، ازدواج کرد. محبت او به زنان چنان بود که روزی چشمش به زن زید که پسر خواندة او بود بیفتاد و میلی از آن زن در دل او پیدا شد، بدین خاطر شوهرش زید آن زن را طلاق گفت که پیامبر(ص) با او ازدواج کند...».

پیامبر اسلام (ص) چهار زن را در یک سال به همسری گرفت و شمار زنانی که روی هم رفته گرفت، به پانزده زن می رسد و در یک زمان شمارة آنان به یازده نفر رسید. اروپاییان خیال می کنند این شماره زیاد است، ولی در نظر شرقی ها، افراطی در این کار نشده است و اگر پیغمبر (ص) می خواست به روش حکیم ترین و خردمندترین انبیا از نظر کتاب تورات تأسی می کرد و می باید خیلی بیش از این زن بگیرد... و نیز می نویسد: «باید دانست موضوع تعدد زوجات چیزی نبود که محمد (ص) آورده باشد، بلکه تعدد زوجات چیزی بود که در میان ملت های آسیا با اختلاف های مسلکی و نژادی که داشتند، پیش از آمدن او مرسوم بود و اکنون نیز در میان آن ها شایع است».

نقد و بررسی

گرچه در سخنان این مستشرق، نکات خوب و درستی وجود دارد، اما برخی از مطالب آن از حقیقت به دور است که به چند نمونه از آن اشاره می کنیم.

1. این نویسنده از این روایت پیامبر(ص) که فرمود: من از دنیای شما سه چیز را دوست دارم، بوی خوش، زنان و نماز که نور چشم من است، نتیجه گرفته که ازدواج های پیامبر(ص) در سنین آخر زندگی، جنبه شهوانی داشت، در حالی که این برداشت و تحلیل، با شواهد تاریخی همسو نیست، بلکه وضع اجتماعی ـ فرهنگی شبه جزیره عربی به گونه ای بود که زن را خوار و بی ارزش می پنداشتند، و علاقه ای به دختر نداشتند و هرگاه از تولد دختری خبردار می شدند، به سوی زنده به گوری دختران گام بر می داشتند.

نسل دختری خویش را قبول نداشتند و ...، آن حضرت در برابر این همه ظلم و ستم به زنان به مبارزه برخاست، زنده به گوری دختران را گناهی بزرگ و نابخشودنی بر شمرد، به زنان ارزش و احترام داد و در پیشگاه خداوند معیار تقرب و برتری را تقوا قرار داد، نه جنسیت، و کوشید تا با طرق ممکن آن وضع ناشایسته را برطرف نماید. آن حضرت در همین مسیر تبعیض زدایی و شخصیت دادن به زنان می فرماید که من زنان را دوست دارم و این دوستی را در کنار دوستی و علاقه به نماز قرار می دهد.

بنابراین نباید این دوستی را با شهوت گرایی و زنباره بودن خلط نمود.

 

افزون بر این، رسول گرامی اسلام (ص) خواسته است که با این روایت و روایات مشابه به مسلمانان بقبولاند که آیین اسلام با رهبانیت و ترک زنان همسو نیست، بلکه یک مسلمان، هم باید ازدواج کند و از بوی خوش استفاده کند و هم به عبادت خداوند بپردازد و نماز بخواند.

در گزارش های تاریخ اسلام آمده است که چند نفر از اصحاب به منظور تزکیه نفس و و جلب رضای خداوند، آمیزش با زنان را برخود حرام نمودند، ام سلمه همسر پیامبر(ص) از تصمیم آنان با خبر شد و جریان را به اطلاع پیامبر (ص) رسانید، حضرت به میان اصحابش رفت و فرمود: «اترغبون عن النساء انی اتی الناس و آکل بالنهار و انام باللیل فمن رغب عن سنتی فلیس منی»؛ آیا زنان خود را ترک گفته اید و از آنان اعراض کرده اید؟ من نزد زنان می روم، روز غذا می خورم و شب را می خوابم و هر کس از سنت من روی گرداند، از من نیست. کوتاه سخن این که روایات مربوط به محبت زنان را می توان با دو هدف ترک رهبانیت و طرد فرهنگ جاهلی تفسیر نمود.

. درباره ازدواج آن حضرت با زینب، چنان که ذکر شد، به دلیل طرد سنت جاهلی و حرمت ازدواج با زن پسر خوانده بود. این هدف را قرآن مجید با صراحت کامل بیان می دارد و می فرماید: «فلما قضی زید منها و طراً زوجنا کها لکی لایکون علی المومنین حرج فی ازواج ادعیائهم اذا قضوا منهن و طراً»؛ هنگامی که زید زینب را طلاق داد، ما او را به همسری تو در آوردیم تا مشکلی برای مومنان در ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان، هنگامی که طلاق می گیرند، نباشد.

پیامبر هر دو را نصیحت کرد و چندین بار زید را از طلاق منع کرد، اما به هیچ وجه سازش صورت نگرفت، آنگاه با طلاق موافقت کرد. در این باره نمی توان از ابراز شگفتی خودداری کرد که نویسندگان غربی به گزارش های بی پایة برخی دروغ پردازانی که با انگیزة بی اعتبار کردن پیامبر(ص) گزارش هایی نقل می کنند، بها می دهند و به عنوان سند تاریخ اسلام می پذیرند، اما به آیات قرآن مجید که بهترین و مهم ترین و معتبرترین سند تاریخ اسلام است و با صراحت هدف این ازدواج را بیان می دارد، توجهی نمی کنند.

. درباره تعداد همسران آن حضرت، گوستاولوبون سخن به گزاف رانده و با ارایه منابع اصلی، تعداد آن ها مشخص است.

کوتاه سخن این که اگر به ازدواج های آن حضرت با دید شهوانی و خوش گذرانی بنگریم، چنان که از لابلای کلام این مستشرق پیدا است، در تفسیر و تحلیل آن با مشکل مواجه می شویم که چرا تا پنجاه سالگی تنها با یک همسر به سر برد؟ و چرا آن حضرت زنان بزرگسال را به همسری برگزید؟! و چرا در سخت ترین شرایط به تعدد زوجات روی آورد و به قول این نویسنده، در یک سال (بعد از جنگ احد) چهار زن اختیار کرد؟! و...؟!

اما افزون بر اهداف ذکر شده می توان گفت، آن حضرت رسالت بزرگی داشت و از تمام راه های مشروع برای ترویج و تبلیغ دین استفاده کرد.

توماس کارلایل می نویسد: «به رغم دشمنان، محمد هرگز شهوت پرست نبود، از روی عناد دشمنان او را به شهوت رانی متهم نمودند و این تهمت، زهی بی انصافی است.

آیا هدف پیامبر از ازدواج های متعدد در جستجوی پسر بوده است؟!

جان دیون پورت از دیگر نویسندگان غربی در کتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، می نویسد:

«به طوری که نقل کرده اند، محمد پس از رحلت خدیجه در اوقات مختلف از میان پانزده یا سیزده زنی که نامزد وی شده بودند، یازده یا دوازده زن گرفته و از این جهت مکرر مورد نکوهش نویسندگان جنجال طلب قرار گرفته است و تعدد زوجات را دلیل شهوت پرستی او دانسته اند، ولی صرف نظر از این که تعدد زوجات (با این که به حسب قوانین اروپایی ممنوع است)، در زمان حیات محمد (ص) در تمام عربستان و سایر نواحی مشرق زمین معمول بوده و خلاف اخلاق شمرده نمی شده است، باید این نکته را به خاطر آورد که محمد (ص) در سن بیست و پنج سالگی به داشتن یک زن قانع بود و تا هنگامی که خدیجه زنده بود، همسری انتخاب نکرد. حضرت محمد از خدیجه فرزند ذکوری نداشت. در این صورت باید پرسید: آیا ممکن است چنان مرد شهوانی در چنان کشوری که تعدد زوجات عمل عادی شمرده می شد برای مدت بیست و پنج سال به یک زن قانع باشد، آن هم زنی که پانزده سال از او بزرگ تر است؟ آیا نمی توان بر این احتمال تکیه کرد که زن های متعددی را که محمد در اواخر زندگی گرفت، ناشی از این میل و رغبت بوده که پسری داشته باشد».

 

نقد و تامل

جان دیون پورت بر خلاف دیگر مستشرقان، هدف ازدواج های آن حضرت را شهوت گرایی و زن بارگی بیان نکرده است، بلکه آن را به جهت دستیابی به فرزند ذکور تفسیر نموده است.

این تحلیل، گرچه از تحلیل دیگر مستشرقان بهتر است، اما تحلیل درستی نیست.با توجه به آن چه دربارة اهداف ازدواج آن حضرت ذکر شد، نادرستی این تحلیل نمایان می شود؛ افزون بر آن، اینک در نقد این سخن به چند نکته اشاره می گردد.

1. در تحلیل تاریخی، محقق نمی تواند تنها با احتمال، یک حادثه را تحلیل کند، بلکه برای این کار ارایه پدیده یاپدیده هایی به عنوان شاهد ضروری است. این سخن جان دیون پورت دربارة انگیزة تعدد زوجات پیامبر(ص) تنها ادعایی است که هیچ شاهد صدقی به حمایت از آن احتمال برنمی خیزد.

2. نه تنها این احتمال شاهد صدقی ندارد. بلکه شواهدی بر نادرستی آن دلالت دارد. رسول خدا(ص) با فرهنگ جاهلی مبارزه کرد و با تمامی وجود و تمامی امکانات کوشید تا این فرهنگ بی ارزش شمردن دختران و زنان را باطل کند؛ بازنده به گوری دختران مبارزه کرد؛ به زنان شخصیت داد؛ در راه تعالی و تقرب به خدا تفاوتی میان آن دو قایل نشد و تنها معیار برتری را به تقوا قرار داد و برخلاف آنان که می پنداشتند، نسل آنان تنها از طریق پسر است، آن حضرت فرزندان زهرا(س) را فرزند خود خواند و دست یگانه دخترش حضرت زهرا (س) را می بوسید. حکمت خداوند نیز بر این تعلق گرفت که نسل آن حضرت، تنها از طریق دختر باشد تا بهترین دلیل برای پذیرش نسل دختری باقی بماند و... .همة این امور شواهد گویایی است که آن حضرت به جهت پسریابی به ازدواج های چندی روی نیاورد، بلکه در ازدواج های آن حضرت حکمت ها و اهدافی بود که شرح آن گذشت.

 

3- برخی از زنان آن حضرت در سنین پیری به همسری رسول خدا (ص) درآمدند که در این سن و سال انتظار تولد فرزند از آنان وجود نداشت.

 

4. برخی از زنان آن حضرت پیش از آن که همسر رسول خدا شوند، کنیز آن حضرت بودند و رابطة زناشویی با کنیز امری مشروع و قانونی بود؛ بنابراین اگر پیامبر (ص) با هدف پسریابی با آنان ازدواج کرد، این امر شاهد دیگری است که هدف وی از ازدواج جز این بود

فهرست منابع

1-طبقات الکبری، ابن سعد، ج 1، ص 132. ج 8، ص 52 به بعد

2- اسد الغابه، ج 5، ص 465ص 72ص 426

 3- معانی الاخبار، صدوق، ص 79.

4- الاعلام زرکلی، ج 3،ص66 ص 145ج2ص246 ج 8، ص 97ج3ص206ج7ص342

5- الاصابه، ج 4، ص 339؛

 6- سیره النبی، ج 1، ص 352..

7-   سیره ابن هشام، ج 1، ص 271؛ البدء و التاریخ، ج 4، ص 146.

8- صحیح بخاری، ج 5، ص 151؛ کتاب الهبه، سیراعلام النبلاء، ج 2، ص 143و ص201به بعد.

9- سفینة البحار، ج 1، ص 285، واژة حفصه.

10سیرة النبی، ابن هشام، ج 4، ص 297؛ جوامع السیره، ص 33؛ الاعلام زرکلی، ج 3؛ ص 66.

11- سیرة النبویه، ج 1، ص 243.

12-  سوره احزاب، آیات (4-29-36و37و38  )

13- طبقات ابن سعد، ج 8، ص 129.

14-  عذر تقصیر به پیشگاه محمد، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، صفحات 34و35.

15- فرازهایی از اسلام، ص 174.

16- ترجمه مقدمه ابن خلدون، ج 1، ص 286.

17- محمد پیامبری که از نو باید شناخت، ص 207، به نقل از همسران رسول خدا (ص)، عقیقی بخشایشی.

18- تفسیر المنار، ج 4، ص 370، به نقل از همسران رسول خدا (ص)، ص 77.

19- تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 116 به بعد.

20- سوره نحل، آیه 58.

21. وسایل الشیعه، ج 14، ص 8 

22 الابطال، ص 108، به نقل از همسران پیامبر (ص)، ص 81.

23-بحارالانوار، ج21، ص 183

با تلخیص و ویرایش جدید برگرفته از    سایت  دفتر تبلیغات اسلامی قم

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد